پاتریک، ساکن عجیب و غریب و تنها، در یک خانه متحرک در پشت یک کاروان پارک دور افتاده زندگی می کند. پس از طوفان شدید رعد و برق، یک زن جوان مرموز در خانه او ظاهر می شود و به دنبال پناهگاهی از آب و هوا است. هر چه شب طولانی تر می شود و زن جوان بیشتر در مورد پاتریک کشف می کند، ترک کردن برای او دشوارتر می شود. به زودی او شروع به زیر سوال بردن مقاصد پاتریک می کند، در حالی که پاتریک شروع به زیر سوال بردن تسلط خود بر واقعیت می کند...