فیلم **وی دهارووی** داستان شانکار (سای رام شانکار)، جوانی از کریمنگر را روایت میکند که پس از ناکامی در امتحانات مهندسی به حیدرآباد نقل مکان میکند تا به دنبال شغل باشد. در حیدرآباد، شانکار عاشق شروتی (یاشا راوی کومار) میشود، اما رابطه نوپای آنها با کشف یک حقیقت تکاندهنده توسط شانکار مسیر غیرمنتظرهای را پیش میگیرد.
شانکار با کاوش عمیقتر در این راز، یک رسوایی را کشف میکند که مدیرعامل فلای کانسالتنتس، ساتیا هریشچندرا پراساد (دواراج پوتورو)، برادرش بانو (سونیل)، و دیگران در آن دخیل هستند. شانکار مصمم است که حقیقت را فاش کند و به دنبال عدالت برود، اما با چالشهای متعددی از جمله مشکلات شخصی و مخالفت شخصیتهای بانفوذ روبرو میشود.
فیلم سفر شانکار را به تصویر میکشد، جایی که او میان عشق، عدالت و پیشرفت شخصی در حال توازن است. از طریق تلاشهایش، شانکار نه تنها به دنبال رستگاری برای خود است، بلکه میخواهد تأثیری مثبت بر جامعه بگذارد.