رالف موراتز در 10 اکتبر 1931 در برلین، آلمان به دنیا آمد. با افزایش قدرت هیتلر، او و سایر کودکان در آشیانههای اوئرباخ، یتیمانخانهٔ یهودی، که او در آنجا زندگی میکرد، مورد آزار و اذیت بیش از پیش قرار گرفتند. در شب کریستالناخت، çocukان در کنیسه بهطور اتفاقی از گاز کشته شدند، اما پس از اینکه یکی از بچهها یک پنجره را شکست، هوای تازه آنان را احیا کرد. از آن زمان تا زمان خروجش، گشتاپو دو مسلسل را بر روی یتیمانخانه از پشت بامهای اطراف نصب کرد تا از تشکیل هر گونه مقاومت توسط کودکان جلوگیری کند. در 4 جولای 1939، کودکان یتیمانخانه توانستند از برلین با کمک یک کودکahy به فرانسه بروند و به castel de Quincy، 30 کیلومتری جنوب شرقی پاریس، نقل مکان کردند. اندکی پیش از اینکه آلمانیها پاریس را اشغال کنند، آنها سعی کردند از جنبش سریع جنگی فرار کنند. پس از سه روز سفر با ماشین و قایق درباری،constantly در حال فرار از حملهٔ هواپیماهای لوفتوافه به ارتش فرانسه در حال عقبنشینی، خود را در جبههٔ نبرد یافتند. رالف دو روز جهنمی در یک انبار گذراند و منتظر بود که снаبلها اطرافش بهطور مستقیم به او برخورد کنند... اما در روز سوم، آلمانیهای اشغالی به او دستور دادند که به جایی که آمده بود برگردد و بنابراین به castel de Quincy بازگشت. قلعه قبلاً توسط ارتش آلمان تصرف شده بود و當 رالف رسید، بچهها مجاز به زندگی در طبقهٔ دوم بودند و مجبور شدند به عنوان خدمتکار آلمانیها عمل کنند. ماهها بعد از این-Owned 모安排،حوادثی اتفاق افتاد که آلمانها را عصبانی کرد و کودکان را از قلعه بیرون انداختند. کودکان در پاریس پراکنده شدند. حدود دسامبر 1940،當 رالف در یک یتیمانhouse یهودی در پاریس زندگی میکرد، نازیها فعالتر شدند. بانوی یهودی مسئول ی