Roald Dahl
Roالدahl، نویسندهٔ افسانههای کودکان، فیلمنامهنویس و خلبان جنگی اهل ولز بود. رولد دال در ۱۳ سپتامبر ۱۹۱۶ در لانداف، کاردیف، ولز، انگلستان به دنیا آمد. پدر و مادرش نروژی بودند. در دوران جنگ جهانی دوم، خلبان نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا بود. در لیبی مجبور به فرود اضطراری شد و به شدت مجروح شد؛ به طوری که پنج ماه را در بیمارستان نیروی دریایی سلطنتی در اسکندریه گذراند. دال به دلیل نحوه روایت سسپنسی و گاه وحشتناک حوادث به سبکی ساده معروف است. رولد دال نویسندهای مشهور بود که به یکی از موفقترین و محبوبترین نویسندگان ادبیات کودکان تبدیل شد. او همچنین چندین فیلمنامه نوشت. دال در ولس به دنیا آمد و در مدارس بریتانیا تحصیل کرد، اما هرگز به دانشگاه نرفت و در عوض برای شرکت نفت شل کار خود را شروع کرد. او چند سال در آنجا کار کرد، اما وقتی جنگ جهانی دوم شروع شد، به نیروی هوایی سلطنتی پیوست. درحالیکه به عنوان منشی هوایی در واشنگتن دی سی مشغول بود، شروع به نوشتن کرد، که پس از جنگ تبدیل به حرفهٔ تماموقت او شد. او دو رمان، دو کتاب زندگینامه، نوزده کتاب کودکان و مجموعههای داستان کوتاه بسیاری، از جمله کیس کیس (۱۹۵۹) و سوییچ بیچ (۱۹۷۴) نوشت. او در ۲۳ نوامبر ۱۹۹۰ به دلیل سرطان خون درگذشت. از او پنج فرزند به نامهای تئو، لوسی، اوفلیا، تِسا و اولیویا به یادگار مانده است. شخصیتهای اصلی داستانهای او اغلب کودک هستند. شخصیتهای منفی داستانهای او اغلب بزرگسالانی هستند که از کودکان متنفرند. قهرمانان داستانهای او اغلب یتیم هستند. شخصیتهای پرخور در داستانهای او، از جمله آگوستوس گلوپ از چارلی و کارخانه شکلاتسازی، برونو جنکینز از جادوگران، بoggis از فانتستیک میستر فاکس و بروس بگتروتر از ماتیلدا. شخصیتهای منفی او اغلب بسیار زشت هستند. رولد دال به دلیل طراحی تکنیکهایی برای بازتوانی بیماران دچار سکته مغزی، که همسرش پس از سکته مغزی در سال ۱۹۶۵ متحمل آن شد، مورد تحسین قرار گرفت. او این تکنیکها را پس از اینکه پزشکان گفتند که هرگز نمیتواند بهبود یابد، طراحی کرد و این تکنیکها اکنون روش استاندارد در سراسر جهان برای درمان بیماران سکته مغزی است. رولد دال همچنین به دلیل کمک به طراحی دریچه واد-دال-تیل، که برای کمک به بیماران هیدروسفالی طراحی شده بود، مورد تحسین قرار گرفت. پسرش تئو، که در چهار ماهگی دچار آسیب مغزی شد و از هیدروسفالی رنج میبرد، الهامبخش این اختراع بود. کتاب «چارلی و کارخانه شکلاتسازی» را رولد دال به نام پسرش تئو، که تقریباً جان به جان آفرین داد، اختصاص داد. او دو فیلمنامه بر اساس کتابهای ایان فلمینگ، نویسنده مشهور، نوشت: زندگی فقط دو بار (۱۹۶۷) و چیتی چیتی بنگ بنگ (۱۹۶۸). رولد دال در دوران تحصیل، به عنوان یک نویسنده ضعیف شناخته میشد و معلم انگلیسیاش در گزارش مدرسهاش نوشته بود: «من هرگز با کسی که اینقدر پافشاری میکند که کلمات را به معنای دقیقاً مخالف آنچه مورد نظر است، بنویسد، برخورد نکردهام». رولد دال در مصاحبهای در سال ۱۹۸۸، در پاسخ به این سؤال که فرمول موفقیت او به عنوان نویسنده کتابهای کودکان چیست، گفت: «با کودکان علیه بزرگسالان توطئه میکنم». همچنین در مورد نوشتن، گفت: «وقتی دارید کتاب مینویسید، با مردم، برخلاف حیوانات، خوب نیست که آدمهای معمولی داشته باشید، زیرا آنها به هیچ وجه خوانندگان شما را مورد توجه قرار نمیدهند. هر نویسندهای در جهان باید از شخصیتهایی استفاده کند که چیز جالبی در مورد آنها وجود دارد و این در مورد کتابهای کودکان بیشتر صدق میکند. من دریافتم که تنها راه برای جالب کردن شخصیتها برای کودکان این است که همه خصوصیات خوب یا بد آنها را اغراقآمیز جلوه دهیم، و بنابراین اگر شخصیتی بد، بد، یا ظالم است، او را خیلی بد، خیلی بد، خیلی ظالم میسازیم. اگر آنها زشت هستند، آنها را بسیار زشت میسازیم. من فکر میکنم این جالب است و تأثیرگذار است». برخی از آثار معروف او: چارلی و کارخانه شکلاتسازی، جیمز و هلوار غولپیکر، جادوگران، ماتیلدا، فانتستیک میستر فاکس و بیافجی. رولد دال در ۱۳ سپتامبر ۱۹۱۶ در لانداف، کاردیف، ولز، انگلستان به دنیا آمد. والدین او نروژی بودند و او دوران تحصیل خود را در مدارس بریتانیا گذراند. او هرگز به دانشگاه نرفت و در عوض برای شرکت نفت شل کار کرد. با شروع جنگ جهانی دوم، او به نیروی هوایی سلطنتی پیوست و به عنوان خلبان جنگی فعالیت کرد. در طول جنگ، او در لیبی مجبور به فرود اضطراری شد و به شدت مجروح شد. او پنج ماه را در بیمارستان نیروی دریایی سلطنتی در اسکندریه گذراند و پس از جنگ به عنوان نویسنده مشغول به کار شد. رولد دال نویسندهای پرکار بود و آثار زیادی در ژانرهای مختلف از جمله ادبیات کودکان، داستان کوتاه و فیلمنامهنویسی خلق کرد. او دو رمان، دو کتاب زندگینامه، نوزده کتاب کودکان و مجموعههای داستان کوتاه بسیاری، از جمله کیس کیس (۱۹۵۹) و سوییچ بیچ (۱۹۷۴) نوشت. رولد دال در ۲۳ نوامبر ۱۹۹۰ به دلیل سرطان خون درگذشت. از او پنج فرزند به نامهای تئو، لوسی، اوفلیا، تِسا و اولیویا به یادگار مانده است. شخصیتهای اصلی داستانهای او اغلب کودک هستند. شخصیتهای منفی داستانهای او اغلب بزرگسالانی هستند که از کودکان متنفرند. قهرمانان داستانهای او اغلب یتیم هستند. شخصیتهای پرخور در داستانهای او، از جمله آگوستوس گلوپ از چارلی و کارخانه شکلاتسازی، برونو جنکینز از جادوگران، بoggis از فانتستیک میستر فاکس و بروس بگتروتر از ماتیلدا. شخصیتهای منفی او اغلب بسیار زشت هستند. رولد دال به دلیل طراحی تکنیکهایی برای بازتوانی بیماران دچار سکته مغزی، که همسرش پس از سکته مغزی در سال ۱۹۶۵ متحمل آن شد، مورد تحسین قرار گرفت. او این تکنیکها را پس از اینکه پزشکان گفتند که هرگز نمیتواند بهبود یابد، طراحی کرد و این تکنیکها اکنون روش استاندارد در سراسر جهان برای درمان بیماران سکته مغزی است. رولد دال همچنین به دلیل کمک به طراحی دریچه واد-دال-تیل، که برای کمک به بیماران هیدروسفالی طراحی شده بود، مورد تحسین قرار گرفت. پسرش تئو، که در چهار ماهگی دچار آسیب مغزی شد و از هیدروسفالی رنج میبرد، الهامبخش این اختراع بود. کتاب «چارلی و کارخانه شکلاتسازی» را رولد دال به نام پسرش تئو، که تقریباً جان به جان آفرین داد، اختصاص داد. او دو فیلمنامه بر اساس کتابهای ایان فلمینگ، نویسنده مشهور، نوشت: زندگی فقط دو بار (۱۹۶۷) و چیتی چیتی بنگ بنگ (۱۹۶۸). رولد دال در دوران تحصیل، به عنوان یک نویسنده ضعیف شناخته میشد و معلم انگلیسیاش در گزارش مدرسهاش نوشته بود: «من هرگز با کسی که اینقدر پافشاری میکند که کلمات را به معنای دقیقاً مخالف آنچه مورد نظر است، بنویسد، برخورد نکردهام». رولد دال در مصاحبهای در سال ۱۹۸۸، در پاسخ به این سؤال که فرمول موفقیت او به عنوان نویسنده کتابهای کودکان چیست، گفت: «با کودکان علیه بزرگسالان توطئه میکنم». همچنین در مورد نوشتن، گفت: «وقتی دارید کتاب مینویسید، با مردم، برخلاف حیوانات، خوب نیست که
مشاهده در IMDB
