Bruno Ganz
حدود ۵۵ سال سابقه فعالیت در عرصه فیلم و تلویزیون آلمان را داشت. برونو گانز در فیلم فروریختن (۲۰۰۴) به عنوان آدولف هیتلر نقشآفرینی کرد و به شهرت جهانی دست یافت. گانز در زوریخ سوئیس به دنیا آمد؛ پدرش مکانیک بود و مادرش اهل شمال ایتالیا بود. او در دوران دانشگاه تصمیم به حرفهای شدن در بازیگری گرفت. اولین حضور او در تئاتر در سال ۱۹۶۱ بود و بهعنوان یک بازیگر صحنه با شکوه، کاریزماتیک و از نظر فنی بسیار ماهر شناخته شد. در سال ۱۹۷۰، او و پیتر اشتاین، شرکت تئاتر « Schaubühne » را در برلین تأسیس کردند. در سال ۲۰۰۰، گانز در نمایش پیتر اشتاین از «فاوست، بخش اول» و «فاوست، بخش دوم» در نقش دکتر هاینریش فاوست ظاهر شد. در سینما، گانز به یکی از شناختهشدهترین و تحسینشدهترین بازیگران آلمانزبان تبدیل شد و با بسیاری از محترمترین بازیگران و کارگردانان اروپایی همکاری کرد. او همچنین در فیلمهای بینالمللی با مخاطبان جهانی ظاهر شد. اولین فیلم او «آقای سوار در دربی سیاه» (۱۹۶۰) بود. او همچنین در فیلمهای ناشناخته (۲۰۱۱)، مشاور (۲۰۱۳) و مهمانی (۲۰۱۷) بازی کرد. گانز در ۱۶ فوریه ۲۰۱۹ در خانهاش در روستای Au در وادنسویل سوئیس به دلیل سرطان درگذشت. همسر او سبین گانز از سال ۱۹۶۵ تا زمان مرگش بود و یک فرزند به نام دانیل دارند. او به دلیل نقشآفرینی در فیلمهایی با شخصیتهای متفکر و آشفته، بهعنوان یک بازیگر با لبخند جذاب، صدای ملایم و شخصیت دوستانه شناخته میشود. گانز حلقه مرموز Iffland-Ring را از یوزف ماینراد به ارث برد که به مهمترین بازیگر تئاتر آلمانزبان برای بیش از ۲۰۰ سال داده میشود. در وصیتنامهاش، گانز اعلام کرد که بازیگر آلمانی ینس هارزر باید گیرنده بعدی باشد. او در دهه ۷۰ با رومی اشنایدر رابطه داشت. همراه همیشگیاش عکاس، روث والز بود. عملکرد او بهعنوان فرشته دامیال در فیلم «بهشت بر فراز برلین» (۱۹۸۷) به قدری نمادین شد که او توانست یک حضور کوتاه و ساکت بهعنوان همان شخصیت در فیلم «فرزندان طبیعت - یک سفر» (۱۹۹۱) داشته باشد بدون اینکه مخاطبان را گیج کند. بعدها، او دوباره این نقش را در دنباله «در فاصلهای دور، اینچنین نزدیک!» (۱۹۹۳) تکرار کرد. برونو گانز در مصاحبهای درباره نقشش در فیلم «فروریختن» (۲۰۰۴) گفت: «در نهایت، من نتوانستم به قلب هیتلر دست پیدا کنم، زیرا او قلب نداشت.» او همچنین گفت: «چیزی که مردم نیاز دارند این است که هیتلر واقعاً شر را نمایان کند. اما شر چیست؟ این چیزی نیست که برای من معنایی داشته باشد. من باید یک انسان زنده را اجرا کنم. ما میدانیم چگونه هیتلر را قضاوت کنیم. ما به فیلم دیگری نیاز نداریم که او را محکوم کند. ما قبلاً میدانیم که در این مورد کجا ایستادهایم. یعنی مطمئناً در فیلم همدلی با هیتلر وجود ندارد. گانز در مصاحبه دیگری به یاد میآورد که چگونه مردم به او بهعنوان یک فرشته نگاه میکنند و به او اعتماد میکنند: «مردم در هواپیماها میگفتند: «آه، دیگر نیازی به ترس نیست، چون شما اینجا هستید، هیچ اتفاقی نمیافتد. حالا ما امن هستیم». یا مادری به فرزندش گفت: «ببین، آنجا فرشته نگهبان توست». آنها شوخی نمیکردند.
مشاهده در IMDB
