و پیشبینی باشکوه ویتیاز بوریسپول این بود که پسری خواهد داشت که یک جنگجوی بزرگ خواهد شد و روسیه را از بلای عظیم نجات خواهد داد. اما، مثل همیشه، همه چیز برعکس شد: قهرمان به دنیا آمد... دخترم بود. و نجات روسیه هنوز لغو نشده است. چگونه باید با دشمنی جنگید که سه سر داشت و هر یک از سرها ظرافتهای خاص خود را؟